دو سه ماهی گذشت

یهو پیداش شد یهو پیدام کرد

_سلام خوبی؟

سکوت بودم سکوت مطلق قطره ای اشک هزچشمام ریخت 

_چیزی نمیگی؟

چی بگم تو رفتی خوشبخت باشی

_اهت پشت سرم موند هنوز ازمن ناراحتی؟

ته دلم ازاو ازخدا ازسرنوشت ناراحت بودم

ن.من کی راضی به ناراحتیت بودم؟چرااومدی حالا؟

_همه چیز ازبین رفته.او رفت نامزد کرد .کارم بهم خورد

برو ببین اه کی دیگه پشتت بوده 

_حالم بده .توهمیشه بودی ولی من رفتم و همه چیزم از دست رفت

مگه من حالم خوب؟

ته دلم حس رضایتی اومد که کارما وجود داره.